————————————————————————————————————-

 بیماری دیابت 
بیماری دیابت در واقع بیماری یک سیستم و مولتی فاکتوریل است و جزو بیماری سندرم متابولیک می باشد و اولین اختلال از CNC (مغز) شروع می شود و چون تمامی سلول های بدن تحت کنترل سیگنال های نوروهمورال مغز قرار دارند و در واقع متابولیسم داخل سلولی بدن تحت کنترل اعصاب مرکزی قرار دارد و وقتی این سیگنال ها مختل شود، متابولیسم بازال داخل سلولی نیز مختل خواهد شد.
در اینجا سئوال این است ، پس عامل اختلال در CNC (مغز)  چیست؟
عامل اختلال در CNC، تغییرات PH خون از حالت خنثی (۷/۴۴-۷/۳۶=PH) به حالت اسیدی (غلبه بلغم) به مرور زمان، در درجه اول در اثر تغذیه نامناسب و اختلال در بقیه امور سته ضروریه که در بالا به آن اشاره شد، پدید می آید.
چون این روزها اصطلاح علمی بودن مطرح است و همه علمی بودن مسائل را مدنظر دارند و آیا غلبه خلط بلغم و سایر اصطلاحات طب سنتی علمی است یا خیر، کاری نداریم!
بنده با زبان طب کلاسیک موارد را بیان می کنم!                                                                                                                                                                                                                                            در اثر اسیدی شدن PH خون و در نتیجه اسیدی شدن PH داخل سلولی (غلبه خلط بلغم) چه اتفاقی در سلولهای بدن می افتد که بیماری دیابت و چهار بیماری دیگر سندروم متابولیک یعنی چاقی شکمی، فشارخون بالا، تری گلیسیرید بالا و HDL (چربی خوب) پایین، کم کاری غده تیروئید و بیماری های دیگر مثل بیماری MS، ALS، پارکینسون، آرتریت روماتوئید، صرع وغیره … پدید می آید.
PH خون چیست؟ PHخون عبارت است از غلظت یون هیدروژن در مایع خارج سلولی که براثر نوع تغذیه ای که انسان دارد، واکنش هایی در بدن انسان صورت می گیرد و در نتیجه آن، حالت اسیدی یا بازی (بلغم یا صفرا) غلبه پیدا می کند. طب جدید این واکنش ها را تغییرات PH می نامد.

غلظت یون هیدروژن از ترکیب فرمول زیر بوجود می آید:
CO2 + H2O –> H2CO3 –> HCO3 + H
در واقع غلظت یون هیدروژن را و در نتیجه تغییرات PH خون را CO2 تولید شده در متابولیسم سلولی تنظیم می کند، بدین معنی که هرچقدر تولید CO2 در سلول بیشتر شود، همانقدر تولید یون هیدروژن بیشتر شده و PH خون اسیدی تر خواهد شد.
حال اسیدوز چه تاثیری در متابولیسم سلولی دارد؟
غلظت یون هیدروژن در بسیاری از ماهیت های فیزیکی و شیمیایی واکنش های داخل سلولی اثر مستقیمی دارد. بطوریکه در اثر زیاد شدن غلظت یون هیدروژن (اسیدوز) فعالیت آنزیم های گلیکولیز داخل سلولی (که در حدود ۱۰ آنزیم می باشد) مختل می شود ودر نتیجه گلوکز داخل سلولی زیاد شده و از ورود گلوکز خارج سلولی به داخل سلول جلوگیری می شود، سلول دچار کمبود انرژی شده و تقسیم سلولی متوقف می شود. به منظور خلاص شدن بدن از گلوکز اضافی کلیه ها گلوکز را به همراه آب والکترولیت ها (سدیم و پتاسیم) دفع می کنند. این دیورز اسموتیک که با پر ادراری همراه است منجر به دهیدراتاسیون و از دست رفتن املاح می شود. بیماران مبتلا به دیابت در موارد شدید ممکن است در طی ۲۴ ساعت به طور متوسط ۶/۵ لیتر آب و ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلی اکی والان سدیم پتاسیم وکلر را از دست بدهند.
گلیکولیز مهمترین منبع تولید انرژی سلولی محسوب می شود و از هر ملکول گلوکز: ۲مولکول پیرووات ، ۲مولکول NADH و ۳۶ مولکول ATP بدست می آید. در بیماری دیابت سلول های بدن بعلت مختل شدن گلیکولیز داخل سلولی ، برای تولید انرژی از اسیدهای آزاد چرب و آمینواسیدها استفاده می کنند که این پروسه نیز محیط داخلی سلول را اسیدی کرده و کتواسیدوز دیابتی را بوجود می آورد. اسیدوز ناشی از تجمع بتائیدروکسی بوتیرات و استواستات است وبا کاهش بیکربنات سرم و شکاف آنیونی همراه است.
در صورتی که با پائین آمدن غلظت یون هیدروژن (آلکالوز) فعالیت آنزیم های گلیکولیز داخل سلولی زیاد شده و تولید گلوکز داخل سلولی متوقف و گلوکز داخل سلولی در سوخت و ساز به مصرف می رسد و در نتیجه گلوکز خارج سلولی بیشتر وارد داخل سلول شده ودر متابولیسم داخل سلولی شرکت می کند تا انرژی بیشتر در تقسیم سلولی بوجود آید، چون تقسیم سلولی در آلکالوز زیادتر می شود ودر اسیدوز متوقف می شود. از طرفی انسولین کارایی خودرا فقط در محیط آلکالوز داخل سلولی می تواند بخوبی انجام دهد یعنی گلیکولیز فقط در آلکالوز سلولی انجام می گیرد و در اسیدوز مختل می شود. انسولین آلکالوز سلولی را در اثر تحریک تعویض سدیم خارج سلولی با یون هیدروژن داخل سلولی بوجود می آورد. سدیم وارد شده به داخل سلول با تحریک سیستم سدیم/ پتاسیم – ATP دوباره از داخل سلول به خارج از سلول پمپاژ شده و درعوض پتاسیم خارج سلولی وارد سلول می شود. سیستم سدیم/ پتاسیم – ATP فقط با صرف انرژی پایدار می باشد و چون در بیماری دیابت سلول های بدن با کمبود انرژی مواجع هستند، پمپ سدیم/ پتاسیم مختل شده و در نتیجه با ازدیاد سدیم داخل سلولی، کلسیم داخل سلولی نیز افزایش یافته، باعث ادم (odem) سلولی و از کار افتادن کل سیستم سلولی و مرگ سلول می شود.
از طرفی چون یون هیدروژن دارای بار مثبت است و با زیادتر شدن بار مثبت داخل سلولی (اسیدوز) ، یون های اضافی هیدروژن بر روی پروتئین های پلاسما که اکثرا دارای بار منفی هستند، نشسته و ماهیت فیزیکی و خاصیت شیمیایی پروتئین های پلاسما (از جمله انسولین) را تغییر داده و موجب عدم کارآیی آنها در واکنش های شیمیایی داخل سلولی می گردد. از طرفی دیگر در اسیدوز میل ترکیب شیمیایی اکسیژن با هموگلوبین کم می شود (Bohr-Effekt) ، و سلول دچار هیپوکسی شده و در نتیجه اسیدی داخل سلولی بیشتر می شود.دراسیدوز ماهیت فیزیکی و شیمیایی غشاء سلولی نیز تغییر کرده و باعث عدم شناخت غشاء سلولی به واکنش ها ودر واقع مقاومت سلولی به پروتئین ها و هورمون ها از جمله انسولین بوجود می آید.
اکثر بیماران دیابتی نوع ۲ دچار کم کاری غده تیروئید هستند و کمبود هورمون های T3 و T4 متابولیسم بازال سلولی را پائین آورده، تولید انرژی سلولی کاهش پیدا می کند و در نتیجه سلول دچار ادم می شود. این خود عامل مهمی در بروز بیماری دیابت ایفا می کند که بدون تنظیم آن بیماری دیابت غیر قابل درمان می باشد.
در پاسخ به استرس جسمی و عاطفی ، سطح هورمون های استرس ( گلوکاگون ،اپی نفرین و نوراپی نفرین کورتیزول و هورمون رشد ) در خون بالا می رود. این هورمون ها تولید گلوکز به وسیله کبد را افزایش داده و در مصرف گلوکز به وسیله ی عضلات و بافت های چربی مداخله کرده و به عنوان آنتی انسولین عمل می کنند.
اسیدوز و آلکالوز حالت هایی هستند که در اثر مصرف غذاهای اسیدی یا بازی بوجود می آیند و سیستم اعصاب مرکزی را مختل می کنند. اثر عمده اسیدوز تضعیف سیستم عصبی مرکزی است و باعث مختل شدن سیگنال های نوروهمورال مغزی به سلول های ارگانهای مختلف بدن می شود. بطوریکه اگر PH خون از ۷/۳۶ کمتر شود، سیستم عصبی آنقدر تضعیف می گردد که شخص ابتدا حواس خود را از دست می دهد و به تدریج دچار اغما می شود. بر این اساس، بیمارانی که بر اثر اسیدوز دیابتی ، اسیدوز اوریک و سایر اسیدوزها فوت می کنند، معمولا در حالت اغما در می گذرند. عدم کنترل اسیدوز یا آلکالوز نهایتا روی اعصاب مرکزی اثر می گذارد و این سیستم حیاتی را مختل و انسان را به انواع بیماری های خطرناک مانند بیماری MS ، ALS ، پارکینسون ، دیابت ، آرترید روماتوئید و غیره… دچار می کند. تغذیه نقش اساسی را در تنظیم PH خون (اسیدوز و آلکالوز یعنی (بلغم و صفرا)(سردی و گرمی)) ایفا می کند و تنظیم آن یکی از مهم ترین جنبه های هموستاز (ثابت نگاه داشتن محیط داخلی بدن) است. بنابراین ثابت نگه داشتن PH خون نقش اساسی را در متابولیسم سلولی ایفا می کند، بطوریکه فرم مولکولی پروتئین ها ، آنزیم ها ، غشاء سلولی ، الکترولیت های داخل سلولی و متابولیسم سلولی کاملا وابسته به ثابت نگه داشتن PH خون می باشد و فقط تغییرات مختصری در غلظت یون هیدروژن نسبت به مقدار طبیعی می تواند موجب تغییرات بارز در واکنش های شیمیایی داخل سلول گردد.
بطوریکه ملاحظه می فرمائید ، بیماری دیابت یک بیماری مولتی فاکتوریل می باشد و یک دسته از عامل های متفاوت در بوجود آمدن آن نقش اساسی دارند و با تزریق انسولین و یا با تجویز داروهای ضد دیابت قابل درمان نمی باشد و بر عکس موجب وخیم تر شدن اوضاع بیماری و بوجود آمدن بیماری های دیگر مثل تثلب شرائین ، کوری ، نارسایی کلیه ، زخم دیابت و غیره … خواهد شد.
درمان بیماری دیابت
بنابراین نتیجه می گیریم که تغییرات PH خون، اسیدی یا بازی سلول را یعنی (بلغم یا صفرا) (سردی یا گرمی) ) و پمپ سدیم / پتاسیم   ( تری و خشکی) سلول را تنظیم می کند و با تنظیم این دو سیستم بیماری دیابت و بسیاری دیگر از بیماری های ناعلاج  قابل درمان خواهد بود. برای تنظیم این دو سیستم (یعنی PH خون و پمپ سدیم / پتاسیم) اصلاح تک تک سته ضروریه واجب است که در راس آنها اصلاح تغذیه قرار دارد. تغذیه نقش اساسی را در تنظیم PH خون (اسیدوز و آلکالوز) ایفا می کند و تنظیم آن یکی از مهم ترین جنبه های هموستاز (ثابت نگاه داشتن محیط داخلی بدن) است. برای درمان بیماری دیابت، بایستی شش اصل سته ضروریه یعنی اصلاح هوا ، آب و غذا ، حرکت و سکون ، خواب و بیداری ، احتباس و استفراغ و اعراض نفسانی بیمار صورت پذیرد.
هوایی که در دم و بازدم جابجا می شود مقداری از حرارت اضافی تولید شده را خارج کرده و تعادل حرارت بدن را حفظ می کند. تغییر درجه هوا در اوقات مختلف روز و همچنین در فصول مختلف می تواند تعادل بدن را بهم بزند و رعایت مسائل خاص در شرایط مختلف آب و هوایی در حفظ حرارت بدن و نهایتا سلامتی و بیماری نقش دارد. از دیگر مواردی که تنفس و رساندن هوا به انسان را تحت تأثیر قرار می دهد، حالات درونی انسان است مثلا عصبانیت، ترس و دیگر حالات روانی می تواند تنفس را تحت تأثیر قرار دهد، در این حالات تنفس صحیح می تواند بسیاری از تنش ها و اضطراب ها و علائم آن مانند سردرد، بی حوصلگی و خستگی را از انسان دور نماید.
دستور تنفس طبی در حالت نیمه دراز کشیده، نفس کاملا عمیق بکشید و سینه های خود را از هوای تمیز پر نمایید. به مدت ۵ ثانیه نفس خود را حبس نموده و سپس آرام آرام طی حدود ده ثانیه نفس را بیرون دهید. حدود یک ثانیه مکث نموده و سپس ده بار دستور فوق را تکرار نمایید. آرامش و احساس نشاط بر شما چیره خواهد شد. از این دستور در شرایط تنش روزانه چندین بار می توانید بگیرید حتی در حالات معمولی نیز به آرامش شما کمک خواهد نمود.

اصلاح تغذیه بیمار دیابتی
در اصلاح تغذیه، بیمار دیابتی بایستی بسوی گیاه خواری و خام خواری سوق داده شود و از مصرف غذاهای بلغم ساز ( اسیدی ) خودداری شود. گیاه خواری و خام خواری در بدن موجب آلکالوز و گوشت خواری باعث اسیدوز می شود. در اثر پختن مواد غذایی حدود ۵۰ درصد پروتئین ، ۷۰ تا ۸۰ درصد ویتامین ، مواد معدنی ومواد مغذی آن از بین می رود.  در رژیم غذایی طب جدید، بیماران دیابتی را وادار به صرف ۶ وعده غذا در طول روز می نمایند که این عمل کاملا اشتباه است ، چون قوه مدبره بدن بجای اینکه به اصلاح امور طبییعه بدن بپردازد ، مجبوراست که در طول روز مشغول جذب و دفع مواد زائد غذایی شود. در صورتی که بهترین برنامه غذایی برای بیماران دیابتی ، صرف دو وعده غذای با کیفیت بالا و کمیت پائین در صبحانه و عصرانه و ترک ناهار می باشد.
آداب غذا خوردن
۱ـ تعدیل مقدارغذا
زمانیکه کاملاً اشتهایتان رفع نشده یعنی هنوز کمی میل به غذا دارید دست از غذا بکشید (نخورید) زیرا غذا در معده باز شده و بزودی سیر خواهید شد.
۲ـ مضرترین چیز در بدن داخل کردن غذا به غذای هضم نشده است، مثلاً کسی که سیر است دوباره غذا بخورد که باعث تخمه = سوء‌هاضمه، بطلان هضم می‌شود.
معده خانه همه امراض است و کم خوردن و درست خوردن سرآمد همه داروهاست (المعده بیت کل الهراء و الجمبه رأس کل الدوا)
(جمبه = کم خوردن و درست خوردن) کم خوردن و درست خوردن سرآمد همه داروهاست. تخمه از غذای سنگین و غلیظ و بطئی الهضم ایجاد می‌شود و سبب درد مفاصل، درد روده‌ها، درد کلیه، تنگی نفس و آسم می‌شود. نقرس که ناشی از اوره بالا و مصرف گوشت قرمز است.
تخمه: تولید امراض سوداوی و بلغمی می کند. گاه خود را بشکل تولید سم و یا یبوست یا عفونت نشان می‌دهد.
در تدبیر غذا: مقدار غذا باید در تابستان کم و در زمستان بیشتر و غلیظ باشد. توصیه به ورزش شده؛ حتماً چند قدم بعد از غذا راه بروید. ۳- همیشه لقمه غذا را کوچک برداشته و هر لقمه را بیش از ۴۰ بار بجوید واز آشامیدن آب و یا مایعات دیگر همراه غذا خودداری کنید. همیشه نیم ساعت قبل از غذا و یا دو ونیم ساعت بعداز غذا آب میل کنید. ۴-سعی کنید بیش از یک نوع غذا تناول نکنید و آن را خوب بجوید. بهتر است ابتدا سالاد میل کنید , سپس از غذای موجود در سفره استفاده نمائید. در سالاد خود بهتر است مقداری از جوانه ها مانند جوانه گندم و جوانه ماش استفاده کنید و به جای سس حتما از لیموترش تازه و روغن زیتون بکر استفاده کنید.

تدبیر بعد از غذا
۱ـ اجتناب از حرکت شدید (ورزش) مفسد هضم است.
۲ـ حرکت سبک مثل راه رفتن بعد از غذا مفید هضم است بخصوص در شب.
۳ـ از خوابیدن بعد ازغذا به معنی بخواب رفتن منع شده است.
۴ـ دراز کشیدن اشکال ندارد (خوابش نرود)
۵ـ غذا وقتی به پائین معده برسد (انحدار) با شیره غذایی بهتر آمیخته می‌شود و مفید هضم است.
تنظیم حرکت و سکون : ورزش در حدّی که رنگ و روی انسان، سرخ شود و عرق او در بیاید کفایت می کند؛ بنابراین؛ تمام ورزش های سنگین و حرفه ای، برای سلامتی انسان، مضر هستند. ورزش و نرمش صبحگاهی ، راه پیمایی و در صورت امکان کوه پیمایی را در برنامه آخر هفته خود داشته باشید.
تنظیم خواب وبیداری : علّت نیاز به خواب : بر اثر حرکات آدمی در بیداری و گردش دایمی حرارت غریزی، به تدریج، روح( که لطیف تر از جسم است) و نیز اخلاط بدن، دچار تحلیل می شوند که حاصل آن ضعف قوّت روح، درماندگی، سستی، تباهی اندیشه و رای و … اسـت.( در بیداری طولانی مدّت، جسم نیز به تدریج دچار تحلیل می شود.) بنابراین، انسان نیاز به حالتی دارد که این مشکلات را جبران نماید.
آثار خواب طبیعی: ۱- خواب، حرارت غریزی را به درون بدن می برد و متوقف می کند و مانع از تحلیل آن می شود؛ بنابراین باعث قدرت گرفتن تمام قوای طبیعی بدن می شود. ۲- درونی شدن حرارت غریزی؛ سرد شدن سطح بدن و نیاز به پوشش در خواب را به دنبال دارد. ۳- درونی شدن حرارت غریزی باعث بهتر شدن هضم غذاها و نیز پختن خلط ها و موادّ موجود در بدن می شود. این مساله از سویی سوخت بدن را فراهم و از سویی آن را برای دفع موادّ زاید آمـاده می کند. به عبارت دیگر، خواب، موادّی که آمادگی هضم یا پختن را دارند؛ گرم کرده، آنها را با خون، هم مزاج می کند؛ این گرمی در سراسر بدن پخش می شود و بدن با حرارت غریزی پر می شود.
۴- در خواب، همه استفراغهای بدن( به جز عرق) کم می شوند ولذا قوای بدن، حفظ، و درماندگی از بین می رود. فقط تعریق در خواب زیاد می شود که ناشی از کامل بودن هضم است نه ناشی از استفراغ. تعریق بیش از حدّ در خواب نیز می تواند علل مختلفی داشته باشد که شایعترین آن، پرخوری است.
۵- به علّت تحلیل کمتر و هضم کاملتر، رطوبت بدن در خواب بالا می رود.
۶- بیشترین بهره را از خواب، مغز می برد.
خواب زیاد: خواب اگر از حدّ بیشتر شود؛ اثراتی معکوس خواهد داشت و با احتباس حرارت غریزی، قوّتها را کاسته، نیروی نفسانی را کند و کم احساس و مغز را سنگین می کند. خواب زیاد به ویژه برای افراد سرد مزاج و رطوبتی بسیار مضرّ است چرا که علاوه بر افزایش رطوبت، به علّت کم شدن تحلیل موادّ و احتباس حـرارت غریزی، سـرمـا را نـیـز می افزاید و بـیمـاری هـای ناشی از آنها را زیاد می کند.
بی خوابی : به علّت زیاد بودن تحلیل و استفراغ، حرارت و خشکی بدن زیاد می شود و صفرا غلبه پیدا می کند و به ویژه برای مردم نحیف و خشک مزاج، بسیار مضرّ است.
خواب بامداد: اگر انسان در بامداد و قبل از آن که حرکت یا ورزشی کند یا چیزی بخورد؛ بخوابد؛ به سستی، سردی، ماندگی و خشکی مبتلا خواهد شد.
خواب روز: باعث افزایش بلغم، نزله(ترشّحات پشت حلق)، تباهی چهره، بزرگی طحال، کسالت و کم شدن اشتها خواهد شد.
گرسنه خوابیدن: چون در وقت خواب، حرارت غریزی به سمت داخل میل می کند؛ باید غذایی باشد که آن را هضم نماید در غیر این صورت، به هضم خود بدن خواهد پرداخت که حاصل آن کاهش کلّی قوای بدنی، لاغری و ضعف حرارت غریزی و سردی بدن خواهد بود.
خوابیدن با شکم پر: اگر در وقت خواب، شکم انباشته از غذا باشد و هضم دچار مشکل شود؛ به ویژه در مورد غذاهای دیرهضم و سنگین، بدن دچار سردی خواهد شد. حدود ۳ ساعت قبل از خواب غذا میل کنید.
خواب وبیداری یکی از اصول مهم سته ضروریه است که بدون تنظیم آن اختلات اخلات در بدن بوجود خواهد آمد. خواب معتدل حدود ۶ تا ۸ ساعت، نه سبک ونه سنگین باید باشد. مزاج خواب معتدل گرم و تر است، خواب کوتاه باطن بدن را تر می کند. خواب زیاد باطن بدن را سرد کرده و افزایش تری و سردی و بدنبال آن ایجاد سستی ، کسالت ، سنگینی سر و غیره را سبب می شود. از شب زنده داری ها و از خواب بعداز نماز صبح پرهیز کنید، چون شب زنده داری سودازا و خواب بعداز نماز صبحگاهی اسیدی خون (بلغم) را افزایش می دهد. مزاج بیداری گرم و خشک است ، بیداری به افراط سبب سردی و خشکی بدن می شود. بیداری مانند حرکت است : حرکت دایم باعث برافروختن حرارت غریزی و تحلیل اخلاط غلیظ می شود. ادامه بیداری موجب تحلیل اخلاط لطیف (لطیف ترین قسمت، روح است) و بیداری زیاد باعث تحلیل روح ، تحلیل تمام قوا، سستی، کسالت، تباهی اندیشه، هضم کم تر، ایجاد خشکی در بدن، ایجاد گرسنگی، افزایش زیاد اشتها به دلیل تحلیل مواد.
تنظیم احتباس و اسفراغ : استفراغ از ریشه فراغت می باشد و در طب به معنی آزاد و رها شدن بدن از دست مواد نامتعادل و غیرطبیعی می باشد؛ به عبارت دیگر استفراغ یعنی زدودن سموم و مواد زایدی که در هر یک از مراحل هضم و متابولیسم مواد غذایی ایجاد می شود. اگر فردی غذا به اندازه کافی بخورد ولی دفع مدفوع، ادرار و یا تعریق کافی نداشته باشد دیر یا زود دچار مشکل خواهد شد؛ همچنین اگر فردی غذای کافی بخورد ولی بیش از اندازه دفع مدفوع، ادرار و یا تعریق داشته باشد و به عبارت دیگر استفراغ بیش از اندازه داشته باشد نیز دچار مشکل می شود.
تنظیم احتباس و استفراغ یکی از مهم ترین اصول سته ضروریه است که بنظر بنده بدون تنظیم آن هیج بیماریی قابل درمان نخواهد بود و بی جهت نیست که در طب سنتی از یبوست بعنوان (ام المراض) یعنی مادر تمام بیماری ها یاد شده است. انسان سالم به تعداد هر وعده غذا، بایستی یکبار اجابت مزاج یعنی روزی حداقل سه بار اجابت مزاج داشته باشد، و بدون تنظیم یبوست بیماری دیابت غیر قابل درمان می باشد. اکثر بیماران دیابتی بنده دچار یبوست بوده و اظهار می داشتند که هفته ای یک تا دو بار می توانند(آن هم با مشکل) اجابت مزاج داشته باشند. با تنظیم یبوست نه تنها بیماری دیابت بلکه تعدادی از بیماران بنده که دچار نارسایی کلیه نیز شده بودند، درمان گشته و بنده پرونده و فیلم تعدادی از آنها را در سایت خود قرار داده ام.
تنظیم اعراض نفسانی : حالات روحی و روانی مانند خشم، نگرانی، غم، خجالت و ترس نیز مانند بقیه اعمال طبیعی بدن، جزء اعمال طبیعی بدن می باشند و بروز هر یک از این حالات موجب تعادل در مزاج اصلی انسان می گردد و سلامتی و سعادت بشر را به ارمغان می آورد. افزایش و کاهش این حالات که مستقیم و غیرمستقیم روی متابولیسم، گردش خون، تنفس، ترشحات دستگاه گوارش و غدد داخلی و عضلات تاثیر دارند می توانند معضلات و مشکلات پیچیده جسم و روان را برای انسان به وجود بیاورند. بنابر اصل استفراغ نباید با بروز طبیعی و منطقی این حالات روانی مقابله نمود و البته افراط و تفریط در این حالات روانی نیز پسندیده نمی باشد.
از استرس ، تنش زیاد و حرص و جوش خوردن حتما خوداری نمائید ، چون در این مواقع ترشح هورمون های استرس مثل گلوکاگون ،اپی نفرین و نوراپی نفرین ، کورتیزول و هورمون رشد بعنوان آنتی انسولین عمل کرده و موجب افزایش قند خون می شوند.
اعراض نفسانی شامل: خشم ، شادی و لذت ، امید ، عشق و فراغ ،غم ، ترس ، خجالت ، اندیشه کارهای مهم.                                                                                                                                                      تاثیر اعراض نفسانی در بدن : اعرض نفسانی موجب تغییر مزاج اخلاط و در نتیجه تغییر مزاج اندام ها ، تغییر مزاج روح و در نتیجه تغییر افعال در بدن می شود. تاثیر اعراض نفسانی در بدن، قوی تر از اثر طعام و شراب، خواب و بیداری و حرکت و سکون است ، و موجب تغییر سریع در مزاج انسان می شود.
تهیه و تدوین: دکتر عارف قنبرزاده

یک دیدگاه نوشته شده است! می توانید دیدگاه خود را بنویسید

  1. Monir گفت:

    سلام ، ممنونم جناب دکتر قنبر زاده خواستم تشکر ویژه ای داشته باشم از اطلاعات مفیدی که در اختیار گذاشتید و منتشر کردید ، بسیار عالی ???

دیدگاه خود را به ما بگویید.